حالا دیگر برایم فرق چندانی ندارد. این نقش من در زندگی درست به اندازهی نقش قبلیام بامزه است، همان کار ارزیاب بیمه برای شرکت بیمهی گریت نورترن که وادارم میکرد وقتم را در میان تکهپارههای تمدنمان بگذرانم: گلگیرهای مچالهشده، اتاقکهای بدون سقف، انبارهای سوخته، دستوپاهای شکسته. آدم بعد از اینکه ده سال به این کار مشغول است کمکم تمایل پیدا میکند که دنیا را به چشم اوراقفروشی بزرگی ببیند، به آدمی نگاه میکند و فقط اندامش را که (بهصورت بالقوه) خرد و خمیر شدهاند میبیند، به خانهای که وارد میشود فقط به دنبال یافتن رد آتشسوزی اجتنابناپذیر است. بنابراین وقتی مرا توی این کلاس نشاندند، با اینکه میدانستم اشتباهی رخ داده است، به آن مهر تأیید زدم، من آدم زرنگی بودم؛ میدانستم که شاید بتوان از آنچه فاجعه بهنظر میآید مزیتهایی بهدست آورد.
کار ارزیاب بیمه چیزهای زیادی به آدم یاد میدهد.
انتشارات | نشر نی |
مولف | دونالد بارتلمی |
برای سفارش یا اطلاعات بیشتر لینک زیر را درآدرس بار مرور گر خود کپی کنید
https://rayabook.net/bookid/29829
این کتاب با عنوان "زرباران "مجموعهای است از 9 داستان کوتاه بارتلمی که با ترجمه احسان لامع منتشر شده است. زر باران، ظهور کاپیتالیسم، سلطان جاز، دومیه، تهدید کولبی، خانم مندایبل و من، رابرت کندی از غرق شدن نجات یافت، خنگ و عزیمت عناوین این داستانها را تشکیل میدهند. دومیه طولانیترین و سلطان جاز کوتاهترین داستانهای این کتاباند. در مقدمه این کتاب، آمده است: «در حال حاضر، ترجمهی داستانهای مدرنیستی و پستمدرنیستی در ایران کاری عبث است. این گفته دلایل مختلفی دارد. بهترین دلیل آن را میتوان عادت کردن ذهن خوانندهی ایرانی به داستان رئالیستی، رمانتیکی و ناتورالیستی خواند که وقتی این ذهن به یک داستان مدرنیستی مانند «خشم و هیاهوی» فالکنر و داستانهای پستمدرنیستی میپرد، سردرگم میشود. مضمون این داستانها را نه تنها نمیفهمد؛ بلکه آن را به تمسخر میکشد و میتوان گفت که در این مورد حق با خواننده است و تا زمانی که خود ذهن و اندیشهی فرد مدرن نشده و تفکرات حاکم بر پیرامون و جامعهی مدرنیته را پشت سر نگذاشته باشد، درک مفاهیم مدرن و پستمدرن سخت است. تب پستمدرنیسم مدتها پیش در ایران بالا گرفت و خوشبختانه پس از مدتی کوتاه فروکش کرد؛ بهطوری که بسیاری از روزنامهنگاران از این موضوع بسیار سخن گفتند و چندین کتاب و نویسنده را در کشور جا انداختند؛ اما قدر مسلم این مفاهیم چون بهصورت عملی در جامعهی ما جا نیافتاده است، نمیتواند ملموس باشد و حتا عدهای بر آن شدند تا با تقلید، خود را نویسندهی مدرن و پستمدرن معرفی کنند. اگر به شناخت ادبیات در دورهها و سبکهای مختلف بخواهیم بپردازیم، بیشک نیازمند معرفی و ترجمهی آثار مختلف صرفا در جهت آگاهیبخشی هستیم و انتظار نمیرود که این نوع آثار بی هیچ تجربهی عملی بتواند جایگاه خود را پیدا کند؛ بلکه هدف فقط آشنا ساختن خوانندگان و نویسندگان و روزنامهنگاران با این ژانرهاست. اما چیزی که مهم است، این است که اگر خوانندهای عادی بخواهد کتابی با این ژانرها بخواند، باید با برخی از مؤلفههای آن آشنا شود؛ بنابراین بر آن شدم تا با شکاف مختصر ادبیات و جامعهی پستمدرن، به درک بهتر این داستانها کمکی به خوانندگان کرده باشم.» در ادامه، مطالبی با عنوان «درآمدی بر ادبیات مدرن»، «ویژگیهای داستانهای عصر مدرن» و «پستمدرنیسم» انتشار یافته است.
مولف: دونالد بارتلمی
مترجم: احسان لامع
انتشارات: نگاه
برای اطلاعات بیشتر با شماره 66414040-021 تماس بگیرید.