کتاب رایا

وبلاگ فروشگاه اینترنتی کتاب رایا

کتاب رایا

وبلاگ فروشگاه اینترنتی کتاب رایا

سیپتیموس هیپ : سایرن خبیس

سایمون در پنج متری قعر آب، روی کف سنگی بارانداز دراز کشیده بود. نمی‌دانست چرا در چنین محل ناراحت‌کننده‌ای خوابیده است. رویاگونه از میان آب سبزرنگ و گل‌آلود به بالا نگاه کرد. خیلی بالاتر، تنه‌های سیاه قایق‌های ماهیگیری با تنبلی تکان می‌خوردند؛ توی پیچک‌های سبز و بلندی که میان آب‌های بارانداز ول بودند. یک مارماهی از جلویش رد شد و چند ماهی کنجکاو به انگشت شست پایش نوک زدند. صدای غیژغیژ آب دریا همراه با صدای جابه‌جا شدن سنگ‌ریزه‌های کف بارانداز و صدای تالاپ‌تلوپ تنه کشتی‌هایی که به سطح آب می‌خوردند، توی گوشش می‌پیچید. ردایش را تماشا کرد که در جریان سرد جزر و مدی که در راه بود تکان می‌خورد و فکر کرد این خیلی عجیب است.
سایمون احتیاجی به نفس کشیدن نداشت. هنر سیاه زنده ماندن زیر آب ـ کاری که استخوان‌های کهنه‌ی دام دانیال مجبورش می‌کردند هر روز انجام دهد و سرش را توی سطل آبی فرو کند و نفس نکشد ـ به‌طور خودکار وارد عمل شده بود. وقتی به آرام به خودش آمد و متوجه شد دارد چه اتفاقی می‌افتد، لبخندی زد. او فکر کرد بعضی وقت‌ها هنر سیاه چه‌قدر مفید است؛ او حس فراموش‌شده‌ی کنترل کردن کامل را دوست داشت ولی...


انتشارات

افق

مولف

انجی سیج

برای سفارش یا اطلاعات بیشتر لینک زیر را درآدرس بار مرور گر خود کپی کنید 
https://rayabook.net/bookid/30778