کتاب رایا

وبلاگ فروشگاه اینترنتی کتاب رایا

کتاب رایا

وبلاگ فروشگاه اینترنتی کتاب رایا

فرهاد و دوستان

کتاب پیش‌رو که بناست یک روایت ابتدایی و کوتاه از زندگی هنری فرهاد مهراد است، محصول تمام ِ شدن‌هاست. شدنِ پیدا کردن تاریخ، روایت‌های معتبر  و حتا نامعتبر و گذاشتن‌شان کنار هم؛ برای رسیدن به یک تاریخ که سال‌ها محو و ناپیدا مانده. بازی‌گران صحنه، آن‌ها که هنوز مانده‌اند، در گوشه و کنار دنیا پراکنده‌اند. از سرزمین مادری تا غربت اروپا و آمریکا. بازی‌گرانی که مشتاق رسیدن به یک تاریخ سالم هستند و حرف می‌زنند و کسانی که دلیل انکارناپذیر مه‌آلود بودن تاریخ هستند و کماکان با سکوت، گوشه گرفتن و لب بستن کمکی به روشنایی نمی‌کنند و فضا را هاشوری دوباره می‌زنند.

ادعای داشتن یک روایت کامل و دقیق از زندگی هنری و شخصی فرهاد، گزاف است. هم محصولات پیش از این، کتاب و فیلم و مصاحبه‌ها، هم این محصول، ناقص و تنها راوی تکه‌هایی از یک زندگی هستند. برای همین نویسنده‌ی این روایت، ناچار است به شما، مخاطبان که حتماً  گرامی و محترم هستید، گزارش بدهد. گزارش چه‌گونه رسیدن به این روایت و توضیح چرایی ناقص بودنش.

اگر فرهاد ترانه‌نویس و آهنگ‌ساز بود، شاید می‌شد با بررسی آثارش او را شناخت. می‌شد ترانه‌ها و آهنگ‌ها را کنار هم گذاشت، بارها گوش داد، سعی کرد به دنیای پس پشت‌شان دسترسی پیدا کرد و در نهایت، کامل‌ترین چهره‌ی هنرمند را که در آثارش عریان شده، به تماشا نشست. اما قهرمان داستان ما، مثل اکثر قهرمانان صحنه‌ی موسیقی پاپ، راوی دنیای دیگران بوده. دنیای آهنگ‌سازان و ترانه‌سرایانی که بخشی از زندگی، رویا و فکرشان را به او بخشیده‌اند تا به صدا برسند. به صدای خوشی از حنجره‌ی فرهاد. پس برای شناخت چهره‌ی فرهاد هنرمند، جدا از زندگی شخصی و داستان‌هایش، راهی پیش پا نیست جز رفتن به سمت همکاران او؛ همکارانی که آهنگ ساخته‌اند، ساز زده‌اند و ترانه نوشته‌اند. کارنامه‌ی کوتاه فرهاد، به لحاظ کمیت، کار را ظاهرا آسان می‌کند. او با افراد کمی همکاری داشته و صحبت با چند نفر می‌تواند بخش عمده‌ی کارنامه‌ی او را به نمایش بگذارد. اما داستان، طبق اصول سنتی، همیشه به گره احتیاج دارد. لیست کردن همکاران و دوستان، پیدا کردن راه ارتباطی از شماره‌ی تلفن و ایمیل تا آدرس صفحه‌های شخصی در فیس‌بوک، کافی نیست. سرزمین بدون مورخ ما، وابسته به روایت‌های شخصی‌ست. روایت‌های در سینه مانده و به زبان نیامده. می‌توانی رویا کنی که اگر ما، از فرهاد تا نویسنده و شما مخاطبان، اهل سرزمین دیگری بودیم، می‌شد به آرشیوها مراجعه کرد. به کتاب‌های نوشته شده، به روزنامه‌ها و مجلات و فیلم‌ها که لابد همه در یک کتاب‌خانه در دسترس هستند. اما خب فضای تاریخی ما، تاریک‌تر از این حرف‌هاست. آرشیوها پراکنده‌اند. بخشی نیست شده‌اند و هست‌ها هم عموماً جای این‌که در اختیار صاحبانشان باشند، در صندوقچه‌ی دلال‌هایی که گنگ و دسته و گروه دارند و نام خود را “آرشیودار” و “ترانه‌باز” گذاشته‌اند، حبس هستند. آدم‌های زنده هم برای نشستن پای یک گفت‌وگو که قرار نیست از رسانه‌ای میلیونی پخش بشود و شهوتِ در صحنه بودنشان را ارضا بکند، سخت‌گیر می‌شوند. برای یک کلمه ، یک خاطره‌ی مانده در ظرفِ ترشی و یک حرفِ مگو هزار شرط دارند؛ انگار که روزگارمان هزار ساله است و همیشه برای گفتن فرصت وجود دارد.


انتشارات

انتشارات نگاه

مولف

حامد احمدی


برای سفارش یا اطلاعات بیشتر لینک زیر را درآدرس بار مرور گر خود کپی کنید 
https://rayabook.net/bookid/31019