کتاب رایا

وبلاگ فروشگاه اینترنتی کتاب رایا

کتاب رایا

وبلاگ فروشگاه اینترنتی کتاب رایا

سیپتیموس هیپ : پرواذ

سیپتیموس هر روز صبح چیز تازه و عجیبی پیدا می‌کرد. معمولاً چیزی بود که مارسیا مخصوصا برایش می‌گذاشت: شاید یک وسیله‌ی شعبده‌بازی که شب پیش دیده و فکر کرده بود برای سیپتیموس جالب است. یا کتاب طلسم کهنه‌ای با گوشه‌های لوله شده که از قفسه‌های مخفی برداشته بود. ولی سیپتیموس امروز متوجه شد که برای خودش چیزی پیدا کرده است: چیزی که زیر یک جاشمعی سنگین برنزی چسبیده بود و کمی مشمئز کننده به نظر می‌رسید؛ نه آن چیزی که مارسیا اوراسترند دوست داشت دست‌هایش به آن بخورد. سیپتیموس با احتیاط، مربع چسبناک قهوه‌ای را از زیر جاشمعی در آورد و کف دستش گذاشت. چیزی را که پیدا کرده بود امتحان کرد و هیجان‌زده شد. مطمئن بود که یک طلسم مزه است. قرص کلفت، قهوه‌ای و مربع‌شکل، شبیه شکلاتی قدیمی بود و بوی شکلاتی کهنه را می‌داد. با این‌که نمی‌خواست خطر کند و آن را بچشد، اما کاملاً مطمئن بود که مزه‌ی یک شکلات کهنه را می‌دهد. شاید یک طلسم زهر بود که از جعبه‌ی بزرگی به نام زهرابه‌ها، زهرها و بلاهای بنیادی جان بیرون افتاده بود که خیلی لرزان روی قفسه‌ی بالایی قرار داشت.
سیپتیموس شیشه‌ی بزرگ‌کننده‌ی کوچکی را از کمربند کارآموزی‌اش بیرون آورد. و آن را بالا نگه داشت تا بتواند نوشته‌های ریز سفید روی قرص را بخواند. نوشته‌ها این بودند:

مرا بردار، مرا بتکان
و من می‌سازم از تو
یک شکلات


انتشارات

افق

مولف

انجی سیج


برای سفارش یا اطلاعات بیشتر لینک زیر را درآدرس بار مرور گر خود کپی کنید 
https://rayabook.net/bookid/30780